وزیر خاتمی چگونه یک شبه قاچاقچی عتیقه شد؟

وزیر خاتمی چگونه یک شبه قاچاقچی عتیقه شد؟

گروه سیاسی جهان نیوز، یاسر جبرائیلی: معاون سیاسی حزب منحل شده مشارکت، استخدام فرزند مرتضی حاجی (رئیس ستاد انتخاباتی سیدمحمد خاتمی و وزیر تعاون و آموزش و پرورش او) در موسسه همشهری و خرید خودروی مزدا برای وی را “خلاف رویه‌های ضد خویشاوندسالاری” و “هزینه غیر مسئولانه از اموال عمومی” دانسته است. چهره‌های لیبرال دیگری نیز این هم‌کیش خود، یعنی آقای مرتضی حاجی را مورد عنایت ویژه قرار داده‌اند.

یک پرسش بسیار مهم که در این میان باید مطرح کرد این است که آیا ادعاهایی چون “ضد خویشاوندسالاری” از لیبرال‌هایی که -در یک نمونه اخیر و دم دستی- لیست امید برای انتخابات مجلس فعلی را بر مبنای روابط موروثی بستند، پذیرفتنی است؟ آیا امثال خانم آذر منصوری از روابط خویش و قومی موجود در دولت تدبیر و امید بی خبرند؟ آیا دریافت‌کنندگان حقوق‌های نجومی از شخصیت‌های مطرح لیبرال نبوده‌اند؟ چرا در این میان چماق خویشاوندسالاری و هزینه غیرمسئولانه اموال عمومی باید بر سر مرتضی حاجی فرود آید؟

من از پشت پرده‌ها بی خبرم که میان مرتضی حاجی و هم‌کیشانش چه گذشته است. اما این را نیک می‌دانم که برای لیبرال‌ها، همه چیز نسبی است. منافعشان است که خوب و بد را تعیین می‌کند و سکوت یا فریادشان را موجب می‌شود.

ماجرای نسبت دادن قاچاق عتیقه به یکی از شخصیت‌های اصلاح طلب که قصد راه‌اندازی یک تشکیلات جدید اصلاح طلبی را داشت، یکی از موارد مشابه مرتضی حاجی است. یک‌شبه شخصی را که عمری در تشکیلات آنها به سر کرده بود، قاچاقچی عتیقه کردند و تا می‌توانستند بر او تاختند تا تاسیس تشکیلات را رها کرد! گویی قبل از اینکه به فکر تاسیس حزب جدید بیفتد، قاچاق عتیقه مانعی نداشته است!

خدا می‌داند حاجی نیز چه کرده است یا چه از او خواسته‌اند و تمکین نکرده است که با او چنین می‌کنند! روند فاش شدن ماجرای فرزند آقای حاجی کاملا حکایت از یک اقدام درون تشکیلاتی دارد.

این را نوشتم تا تازه‌واردهایی که با توهم آزادی و مدارا و دموکراسی و برابری و… به جرگه لیبرال‌ها می‌پیوندند، بدانند تا جایی آزاد هستند هر کاری بکنند که از دیکتاتوری تشکیلاتی لیبرالیسم تبعیت کنند. اگر هوای آزادی به سرشان بزند، مدارا را کنار خواهند گذاشت و چماق به دست خواهند گرفت.

وزیر خاتمی چگونه یک شبه قاچاقچی عتیقه شد؟

گروه سیاسی جهان نیوز، یاسر جبرائیلی: معاون سیاسی حزب منحل شده مشارکت، استخدام فرزند مرتضی حاجی (رئیس ستاد انتخاباتی سیدمحمد خاتمی و وزیر تعاون و آموزش و پرورش او) در موسسه همشهری و خرید خودروی مزدا برای وی را “خلاف رویه‌های ضد خویشاوندسالاری” و “هزینه غیر مسئولانه از اموال عمومی” دانسته است. چهره‌های لیبرال دیگری نیز این هم‌کیش خود، یعنی آقای مرتضی حاجی را مورد عنایت ویژه قرار داده‌اند.

یک پرسش بسیار مهم که در این میان باید مطرح کرد این است که آیا ادعاهایی چون “ضد خویشاوندسالاری” از لیبرال‌هایی که -در یک نمونه اخیر و دم دستی- لیست امید برای انتخابات مجلس فعلی را بر مبنای روابط موروثی بستند، پذیرفتنی است؟ آیا امثال خانم آذر منصوری از روابط خویش و قومی موجود در دولت تدبیر و امید بی خبرند؟ آیا دریافت‌کنندگان حقوق‌های نجومی از شخصیت‌های مطرح لیبرال نبوده‌اند؟ چرا در این میان چماق خویشاوندسالاری و هزینه غیرمسئولانه اموال عمومی باید بر سر مرتضی حاجی فرود آید؟

من از پشت پرده‌ها بی خبرم که میان مرتضی حاجی و هم‌کیشانش چه گذشته است. اما این را نیک می‌دانم که برای لیبرال‌ها، همه چیز نسبی است. منافعشان است که خوب و بد را تعیین می‌کند و سکوت یا فریادشان را موجب می‌شود.

ماجرای نسبت دادن قاچاق عتیقه به یکی از شخصیت‌های اصلاح طلب که قصد راه‌اندازی یک تشکیلات جدید اصلاح طلبی را داشت، یکی از موارد مشابه مرتضی حاجی است. یک‌شبه شخصی را که عمری در تشکیلات آنها به سر کرده بود، قاچاقچی عتیقه کردند و تا می‌توانستند بر او تاختند تا تاسیس تشکیلات را رها کرد! گویی قبل از اینکه به فکر تاسیس حزب جدید بیفتد، قاچاق عتیقه مانعی نداشته است!

خدا می‌داند حاجی نیز چه کرده است یا چه از او خواسته‌اند و تمکین نکرده است که با او چنین می‌کنند! روند فاش شدن ماجرای فرزند آقای حاجی کاملا حکایت از یک اقدام درون تشکیلاتی دارد.

این را نوشتم تا تازه‌واردهایی که با توهم آزادی و مدارا و دموکراسی و برابری و… به جرگه لیبرال‌ها می‌پیوندند، بدانند تا جایی آزاد هستند هر کاری بکنند که از دیکتاتوری تشکیلاتی لیبرالیسم تبعیت کنند. اگر هوای آزادی به سرشان بزند، مدارا را کنار خواهند گذاشت و چماق به دست خواهند گرفت.

وزیر خاتمی چگونه یک شبه قاچاقچی عتیقه شد؟